نمایشی عظیم از تمامی اصول و فروع دین
قسمت سوم
... نمازی که تا آن زمان آنقدر در کلام و منبر و محراب تأکید شده است، تنها در صورتی می ماند و جاودانه می شود که جوانانی سالار و عاشقانی برومند سپر تیرها و نیزه ها و سنگها قرار بگیرند. و به قدرت هزاران مرد ایستاده بمانند و هزاران زخم را بر یک تن تاب آورند. تا نماز به اتمام رسد و تازه در آخر، یکی ته مانده رمقش را سؤالی کند و در پای امام جماعت بریزد که:
ــ یا حسین! جانمان به فدایت تو از ما خشنودی؟ وظیفه مان را آنچنان که رضای توست به انجام رساندیم؟ و امام جماعت روحی فداه سرهاشان را به دامن بگیرد و بر جای زخمهایشان بوسه زند.
آری این نماز است که ماندن نماز را تا قیامت تضمین می کند.
اگر نماز حسین در عاشورا در زیر باران مداوم نیزه ها نبود اکنون نماز مانده بود؟ تشنگی تابستان را با دهان روزه از آن جهت تاب می آوریم که ذره ای از عطش جگرسوز حسین را در کربلا تجربه کنیم. بی یاد حسین تحمل روزه در گرمای سوزان جبهه ها چگونه ممکن بود؟
اگر روزه های متوالی و بی افطار حسین نبود و اگر حسین تشنگی را تا رسیدن به پدر ـ ساقی کوثرـ تاب نیاورده بود، آیا روزه تا به حال مانده بود؟
حسین در جایگاهی از عشق ایستاده است که خمس و زکات مادی اقناعش نمی کند. (حسنات الابرار سیئات المقربین) او از مال جه دارد که بخواهد پنج یک آن را در راه خدا نثار کند! او از فرزندان و خویشان و صحابیش در راه خدا بذل می کند. اما نه پنج یک، که راضی نمی شود. علی اکبر را به میدان می فرستد، متقاعد نمی شود هرچند از هر جهت شبیه پیامبر است اما با یک هدیه به دیدار معشوق شتافتن و باز هم در خانه داشتن و نیاوردن! با منطق عشق سازگار نیست. عون را، جعفر را، عباس را، قاسم را، و... علی اصغر را. انفاقی این چنین شایسته حسین است.
جهاد را و امر به معروف و نهی از منکر را که دیگر نیازی به توضیح نیست، اساس فلسفه قیام حسین براین اصول استوار است.
تنها حج می ماند که به ظاهر نیمه کاره مانده است.
ادامه دارد...!!!
این الطالب بدم المقتول بکربلا ؟!
خدایا در ظهور منتقم خون حسین سلام الله علیهما تعجیل فرما